هوم مووی

خلاصه داستان: داستان این سریال درباره “دو هه یی” می باشد کسی که خانوادش وضع مالی خوبی ندارند. او به طور اتفاقی و صرفا برای بدست آوردن پول عضو تیم تشویق کننده دانشگاه می شود…

خلاصه داستان: اوک چان مین یک دانش آموز دبیرستانی است که قبلا عضو تیم تیراندازی مدرسه بوده؛ بعد از اینکه برادر دوقلویش می میرد، تصمیم به گرفتن انتقام از دیگران میگیرد…

خلاصه داستان: ها دونگ سو بخشی از نژاد انسانی جدید به نام “اتصال” است که هرگز نمی میرند. یک شب، ها دونگ سو توسط گروهی از قاچاقچیان اعضای بدن انسان ربوده می شود و چشمش را جدا می کنند. او به زودی متوجه می شود که چشمش به یک قاتل پیوند زده شده. ها دونگ سو اکنون می تواند آنچه را که قاتل سریالی می بیند، ببیند. او قاتل را تعقیب می کند تا از قتل هایش جلوگیری کند…

خلاصه داستان: این درام درباره دانش آموزان یک هنرستان است که سعی می کنند در میان فرهنگی که تقلید از دیگران کاری عادی است، خود را خفن و کار درست نشان دهند!

خلاصه داستان: یک کمدی عاشقانه درباره گو یو روم و پارک جه هون، دو دوست بیست ساله، که تابحال تجربه رابطه عاشقانه نداشته اند…

خلاصه داستان: این درام داستان زندگی سه خواهر و برادر می باشد که در روستای “سانپو” زندگی میکنند. هر کدام از آنها می خواهند به طریقی از وضعیت فعلی زندگی ناامیدانه خود رهایی پیدا کنند؛ تا اینکه یک غریبه مرموز به روستای آنها نقل مکان می کند…

خلاصه داستان: این سریال داستان زندگی سه خواهر را نشان میدهد که در فقر بزرگ شده اند و اکنون درگیر پرونده ای می شوند که آنها را به مبارزه با ثروتمندترین و تاثیرگذارترین خانواده در کره سوق می دهد…

خلاصه داستان: لی یو روم توسط نامزدش رها می شود و سپس مادرش را هم در یک تصادف رانندگی از دست می دهد. او که بدترین لحظات زندگیش را می گذراند، تصمیم میگیرد دیگر هیچکاری انجام ندهد. او کارش را رها و به یک روستا می رود. در آنجا با آن ده بوم آشنا می شود…

خلاصه داستان: داستان سریال درباره پیرزنی است که در زمان جنگ از کره شمالی به کره جنوبی پناه آورد. او که سالها در انتظار خانواده خود بوده هتلی را تاسیس می کند. جه هون که یک بازیگر ناشناخته تئاتر است در نقش نوه او بازی می کند تا آخرین آرزویش را برآورده کند…

خلاصه داستان: سریال داستان ملکه ایم هوا ریونگ و پسران دردسرسازش را نشان می دهد. او به جای رفتاری در شان و مقام یک ملکه، تصمیم می گیرد خود را از این محدودیت ها رها کند تا بتواند پسران خود را از طریق آموزش به شاهزاده های واجد شرایط تبدیل کند…