هوم مووی

پارک دونگ هو نخست وزیر کره جنوبی است. او می‌خواهد رئیس‌جمهور فاسد را که با شرکت‌های قدرتمند تبانی می‌کند، مجازات کند و دنیای سیاست را تغییر دهد. جونگ سو جین معاون نخست وزیر در امور اقتصادی است. او با تصمیم پارک دونگ هو مخالفت می کند و درگیری‌های سیاسی شدیدی آغاز می‌شود…

خلاصه داستان: پس از دهه ها تنش، صلح در شبه جزیره کره فرا می رسد. به مناسبت آغاز صلح جدید کره شمالی-جنوبی، لوید فوق ستاره کره جنوبی برای اجرای کنسرت به منطقه غیرنظامی کره می رود، اما یک سوتفاهم، سرباز نیرو ویژه کره شمالی، بک یونگ اوک را مجبور می کند وارد عمل شود. مردم این عمل آنها را با یک لحظه عاشقانه اشتباه می گیرند و این باعث عصبانیت طرفداران لوید می شود…

دبیرستان “جوشین” معتبرترین مدرسه در کره جنوبی است. معمولا فقط دانش آموزانی که در بدو تولد برای تحصیل در دبیرستان جوشین انتخاب شده اند، مجاز به تحصیل در آنجا هستند…

خلاصه داستان: هان سو جین یک محقق ژنتیک و عاشق دی ان ای هست. او تصمیم میگیرد به رابطه خود با دوستش پایان دهد و به دنبال یافتن مردی برود که از نظر ژنتیکی با او سازگار است. او با یون وو، متخصص زنان و زایمان و کانگ هون آتش‌نشان آشنا می شود…

شین چا ایل به عنوان رهبر تیم حسابرسی در یک شرکت ساخت و ساز، جایی که فساد در آن بیداد می کند، کار خود را آغاز می کند. او که به بقیه باور ندارد کار خود را قاطعانه و با خونسردی انجام می دهد. تیم او شامل گو هان سو، کارمند تازه کار و خونگرم در کنار یون سو جین، کسی که به دنبال موفقیت بوده و فردی مستقل است، می باشد…

خلاصه داستان: لی می جین یک زن مجرد و جوان، سال هاست که برای یافتن شغل مناسب تلاش می‌کند. یک روز وقتی صبح از خواب بیدار می شود، خودش را در بدن فردی 50 ساله می بیند. بعد از آن، وقتی خورشید طلوع می کند، او تبدیل به فردی در 50 سالگی می شود و در هنگام شب به حالت اصلی خود باز می گردد. او از این فرصن برای یافتن شغل استفاده می کند… .

سو هی جین در 14 سال گذشته به عنوان معلم زبان کره ای در یک موسسه آموزشی خصوصی کار کرده است. شاگرد سابقش لی جون هو برای اولین بار پس از 10 سال در مقابل او ظاهر می شود. لی جون هو کار در یک شرکت بزرگ را رها کرده تا به عنوان یک معلم تازه کار در همان موسسه سو هی جین شروع به کار کند…

خلاصه داستان: بوک گی جو و خانواده اش با قدرت های ماوراء طبیعی متفاوتی به دنیا آمدند. او می تواند به گذشته اما فقط زمان های شاد زندگیش، سفر کند. بوک گی جو نمی تواند گذشته را تغییر دهد، بنابراین فقط می تواند در آن لحظات شاد زندگی کند. او به افسردگی مبتلا می شود و این باعث می شود که قدرت ماوراء طبیعی خود را از دست بدهد. خانواده او نیز به دلیل مشکلات امروزی مانند بی خوابی، پرخوری عصبی و اعتیاد به گوشی های هوشمند، قدرت خود را از دست می دهند. یک روز، دو داهه با بوک گی جو و خانواده اش درگیر می شود. او شروع به زندگی با آنها می کند و…

خلاصه داستان: داستان تقابل غرایز دو پدر؛ یک قاضی که قتل پسرش را پنهان می کند و در مقابل رئیس یک باند خلافکار که به دنبال قاتل پسرش است…

بهترین بازیکنان در هر زمینه، مانند کلاهبرداران، هکرها، مبارزان و رانندگان با هم متحد می شوند تا پول های کثیفی را که به طور غیرقانونی توسط ثروتمندان جمع آوری شده، پیدا کرده و سرقت کنند…